لینک مقاله زبان اصلی: https://nesslabs.com/shiny-toy-syndrome
برای راحتتر و جذابتر شدن ترجمه یه تغییرات کوچیکی توی متن دادم و ترجمه دقیق نیست.
سندروم اسباببازی براق
پشت میزت نشستی و آمادهای که یک مقاله بنویسی. یک نقشه ذهنی سریع ممکنه به سازماندهی افکارت کمک کنه. پس شروع به کشیدن توی دفترت میکنی. در همین لحظه! یه فکر مزاحم پدیدار میشه: آیا ابزار بهتری برای این کار وجود نداره؟ و قبل اینکه بفهمی، در حال جستجو برای ابزار جایگزین و تماشای ویدئوی آموزشی هستی. تا به خودت بیای میبینی ساعتها گذشته و مقالهات هنوز روی کاغذ نیومده و فقط در حد ایده باقی مونده 😵.
سندروم اسباببازی براق با دریافت یک حس شدید ولی موقتی از رضایت ناشی از استفاده از یک چیز جدید و سپس حرکت به سوی چیز دیگر، شناخته میشه. این تمایل به استفاده از آخرین و بهظاهر بهترین ابزارها اغلب بدون توجه به نیاز واقعی و عملی به آن است.
این موضوع به همان اندازه که به اسباببازیهای ملموس مرتبط است به اسباببازیهای ناملموس هم مربوط میشود: بسیاری از کارآفرینان از این نیاز مداوم به ساختن چیزی جدید رنج میبرند و توسعهدهندگان اغلب زبانهای جدید را فقط به خاطر اینکه تازهتر و بنابراین هیجانانگیزتر هستند امتحان میکنند.
در واقع، وقتی دقیق نگاه کنی، متوجه میشی که سندروم اسباببازی براق همه جا هست! فناوریهای جدید، همه روزه، فقط به خاطر اینکه نوآورانه به نظر میرسند، پذیرفته میشوند. فریلنسرها باید با درخواستهای تصادفی مشتریانی که ویژگیهای پر زرق و برق میخوان، مبارزه کنن. شرکتها روی آموزش چیزهای جدید سرمایهذاری میکنن بدون اینکه بررسی کنن اصن به دردشون میخورن یا نه!
علائم سندروم اسباببازی برق
جذب شدن به چیزهای جدید کاملا طبیعیه. در واقع این یکی از ویژگیهای مغز ماست که دنبال چیزای تازه بگرده و ازشون قدردانی کنه: تحقیقات نشان میدن که قرار گرفتن در معرض تجربیاتِ جدید باعث ترشح دوپامین در سیستم عصبی مرکزی میشن، اما وقتی این امر، به یک عادت مداوم در کار یا اداره ی یک کسب و کار تبدیل میشه، میتونه بسیار آسیبزا باشه.
برای درمان این شرایط، ابتدا بشناسیمش. بعضی علائم سندورم اسباببازی براق:
- در سال گذشته، چندین بار نرمافزار یا ارائهدهنده خدمات خاصی را در کسب و کار خود تغییر دادین.
- هر بار که شروع به کدنویسی یک پروژه جدید می:نین، یک زبان جدیدو انتخاب میکنین.
- بیشتر وقت خودتونو صرف افزودن ویژگیهای جدید به محصولتون میکنین تا بهبود ویژگیهای موجود یا رشد پایگاه مشتریان.
- در سال گذشته، پروژههای جانبی بسیاریرو شروع کرده و رها کردین، بدون اینکه به اونها زمان کافی برای رشد بدین.
- میخواین با فناوریهای نوظهور (مثل هوش مصنوعی، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، بلاکچین) محصولات بسازین فقط به خاطر اینکه جدید و نوآورانه هستن.
- یه عالمه دوره آنلاین خریدین و شروع کردین ولی هیچ کدومو تموم نکردین.
نکته مهم اینجاست که هیچ کدوم از این موارد به تنهایی نشونهی قویای برای این سندروم نیست، اما ترکیب چندین مورد از این نشونهها به این معنیه که باید مراقب باشین تغییرات مداوم و انتخابها ناشی از تمایل به تازگی، میتونه به عملکرد بلندمدتتون آسیب وارد کنه.
چطور با سندروم اسباببازی برق مقابله کنیم
بجز اینکه این عادت یک عادت گرون و هزینهزاست، اسباببازی برق میونه استرس و سردرگمی بیمورد ایجاد کنه. وقتی ابزارها به طور مدام تغییر میکنن و انرژی افراد برای یادگیری مدام وظایف مقدماتی (Basic Tasks) تخلیه میشه، این موضوع میتونه به عملکرد تیم و همچنین روابط کاری آسیب بزنه.
خوشبختانه چند تا راه وجود داره که با استفاده از اونا میتونین خودآگاهی ایجاد کنین و با سندروم اسباببازی براق مقابله کنین.
اجرای دوره خنککننده: وقتی به یک ابزار یا فناوری جدید جذب میشین، یک دوره خنکشدن اجباری رو اجرا کنین. به خودتون چند روز یا حتی چند هفته فرصت بدین تا درباره تصمیمتون فکر کنین. این میتونه به کاهش خریدها یا تغییرات آنی که صرفاً بر اساس تازگی انجام میشه، کمک کنه.
از خودتون برسین “چرا؟”: قبل اینکه یک ویژگی یا فناوری جدید رو در محصولتون اجرا کنین، چند لحظه توقف کنین و از خودتون بپرسین “چرا؟“. آیا به این دلیله که برای کاربران مفیده؟ یا چون برای شما هیجانانگیزه میخواین اجراش کنین؟ آیا از نظر کسب و کاری واقعا کاری منطقیه؟
هزینههای تغییر رو در نظر بگیرین: هر تصمیمی پیامدهایی داره. بازگشت سرمایه این تغییر چی میتونه باشه؟ چه اولویتهای دیگهای باید منتظر بمونن؟ از تفکر سطح دوم استفاده کنین تا تمام اثرات تصمیمتون رو قبل از تعهد به انجامش تصور کنین.
از ماتریس تصمیمگیری استفاده کنین: چارچوب تصمیمگیری DECIDE میتونه بهتون کمک کنه تا ابزارهای جدید بالقوه رو ارزیابی کنین. در این چارچوب، مشکل رو تعریف میکنین، معیارها رو تعیین میکنین و جایگزینها رو در نظر میگیرین تا بتونین بهترین جایگزین رو شناسایی کنین؛ و گاهی اوقات بهترین جایگزین اینه که به راهحل فعلی خودتون پایبند بمونین!
تامل در تصمیم گیری: از هر راهی که بلدین مثل بحث با دوستان یا همکاران در مورد تاثیر ابزار جدید، یا نوشتن تاملاتتون به عنوان بخشی از تمرینات Metacognitive، مطمئن بشین که اسباببازیهای براق جدید مناسب هستن یا خیر.
هدف این نیست که کنجکاویمون رو محدود کنیم، بلکه باید اونو به نحوی هدایت کنیم که بیشتری حمایت رو از خلاقیت و بهرهوری مون داشته باشه. اگه امتحان کردن ابزارهای دید به شما حس لذتبخش و شادی زیادی میده، میتونین این کنجکاوی رو به یک پروژه واقعی تبدیل کنین تا تجربیاتتونو با دیگران به اشتراک بگذارین. ضمنا همیشه میتونین یه پروژه بلند-مدت و چند پروژه جانبی کوچیکتر داشته باشین که هر زمان که براتون جذاب نبودن رهاشون کنین.
نکته کلیدی ، داشتن نیت و هدفِ مشخص (intentionality) هست. هر وقت میخواستین یک ابزار جدید رو امتحان کنین یا پروژه جدیدی رو شروع کنین، انگیزههای خودتونو زیر سوال ببرین، عواقب ثانویه رو کشف کنین و حتما در مورد تاثیرش تامل کنین تا بتونین به رشد و یادگیری ادامه بدین.